
آدم انتخاب کنید/
آدم انتخاب کنید
یک روز وقتی که آیت الله مدرّس از مجلس به خانه بازگشت، عدّهای از مردم به منزل مدرّس ریخته با سر و صدای زیاد گفتند: آقا! این چه لایحهای بود که امروز تصویب شد؟ خلاف مصلحت است.
مدرّس پاسخ داد: اگر بیست رأس اسب و الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند که ناهار چه میخورید، جواب چه میدهند؟
همه گفتند: جو.
مدرّس گفت: آن یک نفر هم ناچار است سکوت کند. این وکلایی که شما انتخاب کردهاید، شعورشان همین است. بروید آدم انتخاب کنید.
ترتیب اثر به سفارشها
هر کس که در ادارات دولتی کاری داشت، به مدرّس مراجعه میکرد و ایشان هم فوراً نامهای برای او مینوشت. شخصی مدرّس ایراد گرفت و گفت: شما سفارش هر کس را نکنید. گاه به نامهها ترتیب اثر نمیدهند.
جواب داد: من سفارش آنها را میکنم؛ اگر کارشان انجام شد مرا دعا میکنند و اگر نشد میگویند: خدا مدرّس را حفظ کند. او کار خود را انجام داد ولی وزیر فلان فلان شده انجام نداد.حالا به همهی مملکت ما میخندند!
به مملکت می خندند
روزی در مجلس بزرگی، وکلا و هیئت دولت رضاخان و همهی رجال نشسته بودند. «داور» از مزایای تشکیلات دادگستری جدید سخن میگفت. او ضمن سخنانش که باعث جذب مجلس شده بود گفت: سابقاً مردم جهان به دادگستری ما میخندیدند.
ناگهان مدرّس با صدای بلند گفت: و حالا به همهی مملکت ما میخندند.
این سخن مدرّس، مجلس به آن عظمت را از خنده درهم ریخت و داور دیگر نتوانست به سخنرانی خود ادامه دهد.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مخبتین در 1393/09/10 ساعت 10:03:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |